تاکنون هیچ تعریف مشخص و ثابتی از “کارآفرین” یا “کارآفرینی” توسط اقتصاددانان ارائه نشده؛ ریشه کلمه “entrepreneur” از کلمه فرانسوی entreprendre به معنای “تعهد” است. با این حال که مفهوم کارآفرین برای قرن ها وجود داشته ، اقتصاددان ها کارآفرینان را از مدل های رسمی خود کنار گذاشته اند.
اما اقتصاددانان در اواسط قرن بیستم، به طور جدی تلاش کردند تا کارآفرینی را در تعریف های خود بگنجانند. سه متفکر در توضیح نهایی کارآفرینی و کارآفرین نقش اساسی داشتند:
Joseph Schumpeter, Frank Knight, Israel Kirzner.
شومپیتر پیشنهاد کرد که کارآفرینان مسئول خلق چیزهای جدید در جستجوی سود هستند.
نایت کارآفرینان را به چشم حاملان عدم قطعیت می دید و معتقد بود که آنها مسئولیت ریسک در بازارها را دارند.
کرزنر باور داشت که کارآفرینی فرایندی است که منجر به کشف فرصتها می شود.
برخی از تعریف های دیگری که از کار آفرینی می شود:
تعریف کارآفرینی بر اساس فرهنگ لغت آکسفورد: کارآفرین کسی است که کسب و کاری را راه اندازی می کند و ریسک های مالی را به امید سود می پذیرد.
(دیدگاه پیتر اف. دراکر در مورد کارآفرین) کارآفرین کسی است که دائما به دنبال تغییر است، به آن پاسخ می دهد و از آن به عنوان یک فرصت استفاده می کند. ابزار مخصوص کارآفرینان نوآوری است، ابزاری که بوسیله آن، تغییرات را به عنوان یک فرصتی برای کسب و کار متفاوت یا خدمات متفاوت بکار می گیرند.
بهترین تعریف از کارآفرینی چیست؟
با همه ی این صحبت ها تعریف قطعی برای کارآفرینی وجود ندارد و این تعریف هر روزه دستخوش تغییر است اما در یک کلام :
کارآفرینی فرآیند راه اندازی یک کسب و کار است که یک ایده را به واقعیت تبدیل کرده و خلق ارزش می کند. در اصل کارآفرینی در دل هرج و مرج و بینظمی اتفاق می افتد. زمانیکه اتفاقات جهان از روند عادی خود خارج شده و مردم به روند جدید عادت ندارند، فرصت بسیار مناسبی برای کارآفرینی است.
در بیشتر موارد هم، این کارآفرینان موفق هستند که قوانین را برهم زده و با ارائه محصول یا خدمت جدید خود، هرج و مرج ایجاد میکنند. کارآفرینیهای موفق در این دسته قرار می گیرند که در کنار کسب و کار موفق خود، فرصت مناسبی را برای کارآفرینیهای جدید ایجاد می کنند.
کارآفرین کیست؟
کارآفرین فردی است که یک کسب و کار جدید ایجاد می کند، عمده خطرات و ریسک ها را تحمل کرده و همچنین از بیشتر پاداش ها لذت می برد. کارآفرینان با استفاده از مهارت و ابتکارات لازم، نیاز های پیش رو را پیش بینی و ایده های جدیدی را به بازار عرضه می کنند.
کارآفرینی دارای ریسک بالایی بوده، ولی در عین حال بسیار با ارزش است؛ زیرا منجر به تولید ثروت ، رشد و نوآوری می شود.
چرا کارآفرینان مهم هستند؟
کارآفرینی یکی از منابعی است که اقتصاددانان آن را جزء جدایی ناپذیر تولید می دانند، آنها معمولاً یک طرح تجاری ایجاد کرده، نیروی کار را استخدام می کنند، منابع لازم را به دست می آورند و کسب و کار را مدیریت و رهبری می کنند.
انواع مختلف کارآفرینان
همه کارآفرینان یکسان نیستند و اهداف یکسانی ندارند. در ادامه چند نوع مختلف کارآفرین توضیح داده شده است:
سازنده
سازندگان می خواهند مشاغلی مقیاس پذیر در یک بازه زمانی کوتاه ایجاد کنند. این کارآفرینان بهترین استعدادها را استخدام میکنند و با جستجوی بهترین سرمایه گذاران به دنبال ایجاد زیرساخت های قوی هستند. گاهی اوقات، آنها شخصیتهای دمدمی مزاجی دارند که برای رشد سریعی که میخواهند مناسب هستند، اما ممکن است روابط شخصی و تجاری را دشوار کنند.
فرصت طلب
کارآفرینان فرصتطلب، افرادی خوشبین بوده که توانایی کشف فرصتهای مالی را داشته، در زمان مناسب وارد می شوند، در بلند مدت رشد خود را حفظ کرده و زمانی که کسبوکارشان به اوج خود میرسد، از آن خارج شوند.
این نوع از کارآفرینان به سودی که به دست خواهند اورد توجه دارند، بنابراین جذب ایده هایی می شوند که در آن می توانند درآمد رسوبی یا غیرفعال ایجاد کنند.
نوآور
نوآوران آن دسته از افراد محدودی هستند که ایده یا محصولی فوق العاده ارائه می دهند که هیچ کس قبلاً به آن فکر نکرده است. به مارک زاکربرگ، استیو جابز و توماس ادیسون فکر کنید. این افراد روی چیزی که دوست داشتند کار کردند و از طریق دیدگاه و ایده های خود فرصت های تجاری پیدا کردند.
نوآوران به جای تمرکز بر سود مالی، بیشتر به تاثیر خدمات و محصولات آن بر جامعه اهمیت می دهند. این افراد در مدیریت یک کسب و کار بهترین نیستند زیرا افرادی ایده پرداز هستند، بنابراین اغلب عملیات روزانه را به افرادی که در این زمینه توانمندتر هستند می سپارند.
متخصص
این افراد تحلیل گر و ریسک گریز هستند. چرا که آنها دارای مجموعه مهارت قوی در زمینه تخصصی خود بوده که از طریق آموزش یا کارآموزی به دست آورده اند. یک کارآفرین متخصص کسبوکار خود را از طریق شبکهسازی و ارجاعها ایجاد میکند که گاهی باعث رشد کندتر از یک کارآفرین سازنده میشود.
انواع کارآفرینی:
کارآفرینی بر اساس موارد مختلفی می تواند تقسیم بندی شود در ادامه به یک نوع از این تقسیم بندی ها پرداختیم:
کسب و کار کوچک :
کارآفرینی کسب و کار کوچک، به ایجاد کردن یک کسب و کار بدون تبدیل کردن آن بــه یــک شرکت بزرگ یا باز کردن زنجیره های زیادی گفته می شود. یک فروشگاه مواد غذایی یا یک مغازه خرده فروشی برای فروش کالا یا خدمات، همگی نمونه هایی از کارآفرینی کسب و کارهای کوچک هستند. این افراد معمولاً پول خود را سرمایه گذاری می کنند و اگر کسب و کارشان به سود تبدیل شود، موفق می شوند که به عنوان درآمد آنها عمل می کند.
کسب و کار مقیاس پذیر:
این ها شرکت هایی هستند که با یک ایده منحصر به فرد شروع می کنند که می تواند در مقیاس بزرگ ساخته شود – سیلیکون ولی را در نظر بگیرید. محصولی جدید یا خدمات منحصر به فرد، به همراه رشد مداوم شرکت انتظار می رود. این نوع شرکت ها اغلب به سرمایه گذاران و مقادیر زیادی سرمایه نیاز دارند تا ایده خود را رشد دهند و در بازارهای متعدد گسترش یابند و عمدتا در مراحل اول کار زیان ده هستند و با جلو رفتن، پیشرفت صعودی خواهند داشت.
کارآفرینی شرکت بزرگ:
یک شرکت موجود ممکن است در موقعیت مناسبی برای انشعاب در بخشهای دیگر قرار گیرد یا ممکن است موقعیت خوبی برای مشارکت در فناوری جدید داشته باشد. مدیران عامل این شرکتها بازار جدیدی را برای شرکت پیشبینی میکنند و یا افراد درون شرکت ایدههایی را تولید میکنند که برای شروع فرآیند و توسعه به مدیریت ارشد پیشنهاد میکنند
کارآفرینی اجتماعی:
هدف کارآفرینی اجتماعی ایجاد فایده ای برای جامعه و نوع بشر است. این شکل از کسب و کار بر کمک به جوامع یا محیط زیست از طریق محصولات و خدمات متمرکز است. آنها توسط سود هدایت نمی شوند، بلکه بیشتر با کمک به دنیای اطراف خود هدایت می شوند.
چگونه یک کارآفرین شویم؟
احد عظیم زاده تاجر بزرگ ایرانی، با وجود وضعیت بد مالی با کار کردن و ذخیره مقداری پول و وام بانکی کار خود را در صنعت فرش بافی شروع کرد؛ در ابتدای مسیر ریسک کرد و به صادرات فکر کرد، با وجود عدم آشنایی به زبان های خارجی به آلمان و نروژ سفر کرد تا بازار خود را بهتر بشناسد. با ایده های تازه به روستایش برگشت و آن ها را عملی کرد و موفق شد معاملات بزرگی را به سرانجام برساند و مسیر خود را به عنوان تاجری موفق در صنایع مختلف آغاز کند. ما امروزه او را به عنوان یکی از موفق ترین تاجر های کشور میشناسیم.
میلاد منشی پور بنیانگذار و مدیر عامل تپسی، پس از فارغ التحصیلی، در صنعت نفت و گاز فعالیت داشت! برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد MBA به کشور فرانسه مهاجرت کرد. او بعد از دریافت مدرک کارشناسی ارشد خود در کشور فرانسه، چیزی در حدود ۱۰ سال به کار در این زمینه در شرکت های اروپایی و آمریکایی مثل کمپانی فورچون مشغول بود. او در این باره می گوید: بعد از فارغ التحصیلی به این فکر کردم که دوست دارم وارد یک شرکت خارجی شوم و می خواستم به جای ادامه مسیر تحصیلی مشخص، مهارت های مدیریتی را کسب کنم!
عمده فعالیت میلاد منشی پور در آن سال ها، مشاوره مدیریت بود و با اینکه موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی داشت، تصمیم گرفت به ایران بازگردد! او با همراهی حمید مهینی که چندین سال در سیلیکون ولی به عنوان مهندس ارشد نرم افزار فعالیت کرده بود، استارتاپ تپسی را راه انداختند.
با نگاهی به داستان موفقیت و یا حتی شکست کارآفرینان، میتوان به این نتیجه رسید که هیچ زمان، نقشه راه مشخصی برای کارآفرینی وجود نداشته؛ فاکتور های مختلفی همواره بر این مسیر تاثیرگذارند که بعضا ممکن است حتی قابل پیش بینی نباشند؛ ایده، اعضای تیم، موانع قانونی، بازه زمانی که ایده عرضه میشود، انتخاب گروه مشتریان و…
در واقع برخلاف حرفههای سنتی، که اغلب مسیر مشخصی برای دنبال کردن وجود دارد، مسیر کارآفرینی برای بیشتر افراد مبهم است. آنچه برای یک کارآفرین جواب می دهد شاید برای کارآفرین بعدی کارساز و مفید نباشد و بالعکس. اما میتوان قدم هایی برداشت و عاداتی ایجاد کرد که میتواند به صورت مشترک به همه در این مسیر کمک کند مانند:
· مجموعه مهارت های متنوعی بسازید و دائم در حال یادگیری باشید.
· محتوا های متنوع را از کانال های مختلف دنبال کنید و همواره به روز باشید.
· به دنبال شناسایی یک مشکل واقعی و راه حلی برای آن باشید.
· مانند دیوانه ها شبکه سازی کنید و روابط خود را گسترش دهید.
· رهبری سخت کوش،با انگیزه و الهام بخش باشید تا الگوی اعضای تیم خود باشید.
ویژگی کارآفرینان
داستان های موفقیت کارآفرینی باهم تفاوت دارند، اما اشتراکات آنها چیست؟ کارآفرینان همیشه افراد سختکوشی هستند که به دنبال چیزهایی هستند که به طور طبیعی به آن علاقه دارند.
ضرب المثل، «راهی برای دریافت حقوق برای شغلی که به صورت رایگان انجام میدهید، پیدا کنید»، به بهترین نحو نشان می دهد که شور و شوق مهمترین ویژگی کارآفرینان است که برای ادامه مسیرشان اهمیت دارد. در ادامه چند ویژگی لازم دیگر برای یک کارآفرین موفق آورده شده است:
انعطاف پذیری
تعداد کمی از صاحبان کسب و کار موفق، فرمول های عالی را مستقیماً پیدا می کنند. اتفاقا ایده های خوب باید در طول زمان شکل بگیرند. چه تغییر طراحی محصول و چه تغییر اقلام غذایی در منو، یافتن نقطه ایده آل نیاز به آزمون و خطا دارد.
یک کارآفرین نباید بر روی راه حل یا محصول نهایی خود تعصب داشته باشد، بلکه با چرخه های بازخورد سریع ،آزمایش کردن، مطالعه بازار و … باید در صورت لزوم در استراتژی های خود تغییر ایجاد کند و انعطاف پذیر باشد.
تاب آوری
راه اندازی کسب و کار خود بسیار دشوار است، به خصوص شروع کار از ابتدا. این کار مستلزم زمان، فداکاری و اغلب شکست است. یک کارآفرین موفق باید در برابر مشکلاتی در مسیر پیش رو تجربه می کند انعطاف پذیر باشد. هر زمان که با شکست یا طرد مواجه می شوند، باید به پیشروی ادامه دهند.
شروع کسب و کار شما یک فرآیند یادگیری است و هر فرآیند یادگیری که می تواند ناامید کننده باشد، به خصوص زمانی که پای پول در میان است. اگر می خواهید موفق شوید، مهم است که هرگز در شرایط سخت تسلیم نشوید.
قدرت تمرکز در بلند مدت
مانند تاب آوری، یک کارآفرین موفق باید در بلند مدت، متمرکز بماند و سر و صدا و شک و تردید هایی را که در مسیر راه اندازی یک کسب و کار به وجود می آید را از بین ببرد. منحرف شدن، باور نکردن به غرایز و ایده های خود و از دست دادن هدف نهایی، دستوری برای شکست است. یک کارآفرین موفق همیشه باید به خاطر داشته باشد که از ابتدا مسیر چرا کسب و کار خود را راه اندازی کرده است و تلاش کند در مسیر موفقیت خود باقی بماند.
هوش تجاری
دانستن روش های مدیریت پول و توانایی درک صورت های مالی برای فردی که کسب و کار خود را اداره می کند بسیار مهم است. دانستن درآمدها، هزینه ها و نحوه افزایش یا کاهش آنها به ترتیب مهم است. اطمینان از اینکه پول نقد را نسوزانید به شما این امکان را می دهد که تجارت را زنده نگه دارید.
اجرای یک استراتژی کسب و کار صحیح، شناخت بازار هدف، رقبا و نقاط قوت و ضعف به شما این امکان را می دهد که روی چشم انداز شرکت و مدیریت تجارت خود مانور دهید.
توانایی یادگیری
توانایی یادگیری یکی از مهم ترین مهارت هایی است که در زندگی باید داشت، چه رسد به کارآفرینی. با این حال، اگر کسی در حال ایجاد یک کسب و کار است، توانایی یادگیری برای موفقیت لازم است.
یک کارآفرین، سختی ها و چالش هایی را تجربه می کند که اجتناب ناپذیر است. او به توانایی بالایی برای یادگیری و میل به یادگیری نیاز دارد. اگر فردی بتواند در هر موقعیتی، حتی شکست، یاد بگیرد، مهارت های لازم برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق را دارد. شکست به گسترش دانش و درک افراد از تجارت کمک می کند.
مهارت های ارتباطی
داشتن ایده خوب و شروع کسب و کار به تنهایی برای کارآفرین کافی نیست؛ برای اینکه واقعاً آینده خود را در کسب و کار مستحکم کنید، باید به یک ارتباط برقرار کننده باهوش تبدیل شوید که می تواند رهبری کند و بر دیگران تاثیر مثبت بگذارد.
چه نیاز داشته باشید که ایده بزرگ خود را به یک سرمایه گذار بالقوه ارائه دهید یا بخواهید بر کارمندان جدید خود تأثیر خوبی داشته باشید، بهبود مهارت های ارتباطی شما همیشه سرمایه گذاری هوشمندانه ای خواهد بود که به شما کمک می کند تا به نتایج بهتری با شرکت خود برسید.
خلاقیت
خلاقیت چیز جدیدی را به وجود می آورد. زیرا بدون خلاقیت، هیچ نوآوری ممکن نیست. کارآفرینان معمولاً این مهارت را دارند که بسیاری از ایده ها را شناسایی کرده و بر اساس آنها عمل کنند. لزوماً هر ایده ممکن است موفق نباشد. اما تجربه به دست آمده طلاست.
خلاقیت به یافتن راهحلهای جدید برای مشکلات موجود کمک میکند و به فرد این اجازه را میدهد که به راهحلهای خارج از چارچوب همیشگی فکر کند. افراد باید این ویژگی را در خود تقویت کنند.
توانایی ریسک پذیری
توانایی ریسک پذیری برای یک کارآفرین ضروری است. بدون اراده برای کشف ناشناخته، نمی توان چیزی منحصر به فرد را کشف کرد. ریسک پذیری شامل موارد زیادی است. استفاده از روش های غیر متعارف، سرمایه گذاری روی ایده هایی که هیچ کس به آن اعتقاد ندارد و … انواعی از ریسک هستند.
کارآفرینان رویکرد متفاوتی نسبت به ریسک ها دارند. کارآفرینان خوب همیشه آماده هستند تا زمان و پول خود را سرمایه گذاری کنند. اما، آنها همیشه برای هر ریسکی که انجام می دهند، یک نسخه پشتیبان دارند. همچنین برای پذیرفتن ریسک، نسبت هزینه-اثربخشی آن باید ارزیابی شود، یک کارآفرین خوب همه چیز را برای یک ایده به خطر نمیاندازد.
خود انگیزشی (دارای انگیزه درونی)
یکی از مهمترین ویژگی های کارآفرینان خودانگیزشی است. وقتی می خواهید موفق شوید، باید بتوانید به خودتان فشار بیاورید. شما به عنوان یک کارآفرین پاسخگوی هیچ کس دیگری نیستید، و این گاهی اوقات به این معنی است که حرکت کردن بدون اینکه کسی شما را وادار کند دشوار است. شما باید وقف برنامه خود باشید و به حرکت رو به جلو ادامه دهید – حتی اگر چک حقوقی فوری دریافت نمی کنید.
اخلاق حرفه ای قوی
کارآفرینان موفق اخلاق حرفه ای را می شناسند. بیشتر اوقات، آنها اولین کسانی هستند که به دفتر می رسند و آخرین نفری هستند که از آنجا خارج می شوند. اگر کار ناتمامی وجود داشته باشد، آنها در آخر هفته و تعطیلات در دفتر ظاهر می شوند و تا زمانی که کار کامل شود کار می کنند. اینها افرادی هستند که همیشه کار در ذهن خود دارند، حتی اگر از وقت شخصی خود لذت ببرند.
این لیست همچنان ادامه دارد و در منابع مختلف، ویژگی های زیادی برای یک کارآفرین موفق ذکر شده، اما…
کارآفرینی را می شود آموزش داد!
بیل اولت
به گفته بیل اولت نویسنده کتاب 24 گام برای کسب و کار های نوپا، مدیر عامل مرکز مارتین تراست برای کارآفرینی MIT و استاد تمرین در دانشکده مدیریت MIT Sloan:
اگر ریچارد برانسون، استیو جابز، بیل گیتس و کارآفرینان برجسته دیگر را در نظر بگیریم در نگاه اول فوقالعاده و متفاوت بهنظر میآیند اما باید بگویم که موفقیت هر یک از آنها به دلیل داشتن ژن خاصی نیست بلکه نتیجه محصولات ممتازی است که به موفقیت آنها انجامیده است؛ برای تبدیل شدن به کارآفرینی موفق باید محصولات نوآورانه و ممتاز داشته باشید. منظور از محصول، کالاهای فیزیکی، خدمات و ارائه اطلاعات است.
عوامل اثرگذار بر موفقیت کسب وکار چیزی به غیر از محصول نیست. که البته فرایند ساخت محصول آموزش دادنی است.
سه افسانهی رایجی که باید کنار گذاشته شود:
نخستین افسانه این است که فرد، شرکت را تأسیس میکند. همه ما داستان عوامانهای را شنیدهایم که در آن کارآفرینان در نقش قهرمانانی دست تنها معرفی میشوند. خوانش دقیق پژوهشها داستان دیگری را روایت میکند؛ تیم است که شرکت را تأسیس میکند.
افسانهی دوم این است که همه کارآفرینان موفق کاریزما دارند و کاریزمای آنان عامل کلیدی موفقیت شان است. اما واقعیت این است که کاریزما مدت کوتاهی میتواند بر موفقیت مؤثر باشد اما پایدار نمیماند. تحقیقات ثابت کرده اند که کارآفرینان بیشتر از آنکه به کاریزما نیاز داشته باشند، احتیاج دارند افرادی روشن بیان، فروشندگانی مؤثر و استخدامکنندگانی قابل باشند.
افسانه سوم این است که ژنی به نام ژن کارآفرینی وجود دارد که فقط برخی افراد خاص آن را دارند و این افراد در تأسیس شرکتها بهصورت ژنتیکی مستعد موفقیت اند. چنین ژنی هنوز کشف نشده است و نخواهد شد عدهای بر این باورند که ویژگیهای شخصیتی مانند تهور یا جسارت با کارآفرینی موفق در ارتباط است اما این طرز فکر غلط است؛ درعوض مهارتهای ملموس و واقعی نظیر مدیریت افراد، مهارتهای فروش کارآفرینی اصولی و فهم محصول احتمال موفقیت را افزایش میدهد.
این مهارتها آموزش دادنی هستند و بهصورت ژنتیکی به عدهای خوششانس هدیه داده نشدهاند. افراد میتوانند رفتارهای جدید را بیاموزند و با شرایط تطبیق یابند؛ بنابراین میتوان کارآفرینی را به رفتارها و فرایندهای مجزا بخشبندی کرد و آموزش داد.
سخن آخر:
اگر ایده ای دارید که به واسطه ی آن میتوانید خلق ارزش کنید، بازاری را متحول کنید، وضعیت جامعه را بهبود ببخشید و کسب سود کنید ، مشکلی را در صنعت خود شناسایی کرده اید و در صدد حل آن برآمده اید و یا حتی صرفا علاقه مند به حل چالش ها، کارتیمی و موثر بودن هستید و میخواهید در این راستا قدم بردارید به دنیای کارآفرینی خوش آمدید !
ایجاد یک کسب و کار مستلزم کار و فداکاری زیادی است که همه قادر به انجام آن نیستند . ولی کارآفرینان وارد بازار میشوند زیرا عاشق ایده ی خود و کاری هستند که انجام میدهند، باور دارند محصولشان تاثیر مثبتی بر جامعه و بازار خواهد داشت و امیدوارند تلاشهایشان موفقیت آمیز باشد و بتوانند از کسب و کار خود سود ببرند.
اگر در ابتدای مسیر هستید، به مهارت آموزی و یادگیری مداوم خود ادامه دهید و با فرصت یابی مناسب قدم های اول را بردارید…