خودآگاهی:چگونه مهارت خودآگاهی را در خود پرورش دهیم؟
آیا تا به حال با کسی کار کرده اید که خودآگاهی بالایی داشته باشد؟
این فرد نیازها و احساسات دیگرآن را در نظر می گیرد، عهده دار مسئولیت اشتباهات خود است، در مورد نقاط قوت خود فروتن میباشد، هرگزبدون فکر حرفی نمیزند و آگاه است که چگونه کلمات و اقدامات او بر دیگران تاثیر می گذارد. به عبارت ساده، کار کردن با این شخص عالی است.
خودآگاهی یکی از مهمترین ویژگی هایی است که می توانید به عنوان یک رهبر داشته باشید و توسعه خودآگاهی در زندگی شخصی و حرفه ای شما مهم است.
در این مقاله، ما به خودآگاهی با جزئیات بیشتری نگاه خواهیم کرد و بررسی خواهیم کرد که چگونه می توانید خودآگاهی خود را توسعه دهید.
خودآگاهی چیست؟
محققان شلی دووال و رابرت ویکلاند اولین نظریه بزرگ خودآگاهی را در اوایل دهه ۱۹۷۰ منتشر کردند. آن ها گفتند که خودآگاهی توانایی نگاه کردن به درون، تفکر عمیق در مورد رفتار خود و در نظر گرفتن چگونگی هماهنگی با استانداردها و ارزش های اخلاقی خود است.
آن ها استدلال کردند که وقتی رفتار شما با استانداردهای شما مطابقت ندارد، دچار حس منفی می شوید. در مقابل، هنگامی که رفتار و ارزش هایتان هماهنگ است، احساس مثبت بودن و اعتماد به نفس بالایی پیدا می کنید. خودآگاهی همچنین به شما درک عمیق تری از نگرش ها، نظرات و دانش خود می دهد.
به زبان ساده خودآگاهی یا همان Self-Awareness توانایی شما برای درک چیزهایی است که شما را به عنوان یک فرد تبدیل می کند، از جمله شخصیت، اقدامات، ارزش ها، باورها، احساسات و افکار شما. اساسا، این یک حالت روانشناختی است که در آن خود به تمرکز توجه تبدیل می شود.
چرا خودآگاهی مهم است؟
خودآگاهی مزایایی را در زندگی شخصی و حرفه ای شما به ارمغان می اورد.
تحقیقات زیادی وجود دارند که یک ارتباط قوی بین خودآگاهی و عملکرد بالا در مدیرآن را نشان می دهد. قطعا وقتی شما وضعیت درونی خود و احساسات اعضای شرکت خود را بهتر درک میکنید، رهبری موثرتری خواهید داشت.
اگر از نقاط قوت و ضعف خود آگاه باشید، این قدرت را دارید که از نقاط قوت خود به موقع استفاده کنید و برای نقاط ضعف خود از قبل چاره اندیشی کنید و یا آن را مدیریت کرده و اثراتش را از بین ببرید.
دانستن نقاط قوت و ضعف شما همچنین دارای مزآیای مثبت و بلند مدت برای حرفه شما و همچنین سلامت و شادی بلند مدت شما است. در یک مطالعه، محققان دریافتند که رهبرانی که از نقاط قوت خود آگاه بودند، اعتماد به نفس بیشتری داشتند، حقوق بیشتری دریافت می کردند و در محل کار شادتر بودند.
در سطح شخصی، داشتن خودآگاهی به شما اجازه می دهد تا با اعتماد به نفس به افراد و موقعیت ها نزدیک شوید. به نوبه خود، این بدان معنی است که شما کنترل زندگی، جهت و تجربیات خود را به دست می اورید.
شکل گیری خودآگاهی در ما چگونه است؟
هیچ فردی با خودآگاهی کامل به دنیا نمی آید. با این حال شواهد نشان می دهد که نوزادان احساساتی ابتدایی از خودآگاهی را در خود دارند. برای مثال نوزادان دارای این آگاهی هستند که آنها موجودات جداگانه ای از دیگران هستند. محققان همچنین دریافته اند که حتی نوزادان تازه متولد شده قادر به تمایز بین لمس خود و غیر خود هستند.
مطالعات نشان داده اند که یک حس پیچیده تر از خودآگاهی در حدود یک سالگی ظاهر می شود و در حدود 18 ماهگی بسیار پیشرفته تر می شود. پژوهشگران مطالعاتی را در مورد چگونگی توسعه خودآگاهی انجام دادند و در آن یک نقطه قرمزدر بینی نوزاد میکشیدند و سپس کودک را روبروی آینه قرار میدادند.
کودکانی که خود را در آینه می شناختند، دستشان را به سمت تصویر بینی خود (به عنوان یک عامل غیر عادی و جدا از خود) در آینه دراز میکردند، که نشان می داد آنها نیز از یک خودآگاهی حداقلی برخوردارند. دانشمندان در این آزمایش دریافتند که تقریبا هیچ کدام از این کودکان زیر یک سال وقتی مقابل آینه قرار میگیرد مستقیما خود بینی را لمس نمیکنند و دستشان را به سمت تصویر بینی خود دراز میکنند.
مهم است که توجه داشته باشید که این مطالعه تنها خودآگاهی بصری نوزاد را نشان می دهد. کودکان ممکن است در واقع اشکال دیگری از خودآگاهی را حتی در این نقطه اولیه زندگی شان داشته باشند. به عنوان مثال، محققان لوئیس، سالیوان، استنگر و وایس پیشنهاد کردند که بیان احساسات شامل خودآگاهی و همچنین توانایی فکر کردن در مورد خود در رابطه با دیگران است.
محققان پیشنهاد کرده اند که منطقه ای از مغز به نام قشر کمربند قدامی (Anterior cingulate cortex) واقع در منطقه لوب پیشانی نقش مهمی در توسعه خودآگاهی دارد. مطالعات همچنین از تصویربرداری مغز استفاده کرده اند تا نشان دهند که این منطقه در بزرگسالانی که خودآگاه هستند فعال می شود.
ازمایش لوئیس و بروکس گان نشان می دهد که خودآگاهی در کودکان در حدود سن 18 ماهگی شروع به ظهور می کند، سنی که همزمان با رشد سریع سلول های اسپیندل در قشر کمربند قدامی است.
با این حال، یک مطالعه نشان داد که یک بیمار حتی با آسیب گسترده به مناطق قشر کمربند قدامی میتواند خودآگاهی را در خود حفظ کند.
این نشان می دهد که این مناطق مغز برای اکثر جنبه های خودآگاهی مورد نیاز نیست و آگاهی ممکن است در عوض از تعاملات توزیع شده بین شبکه های مغزی ناشی شود.
چگونه خودآگاهی را توسعه دهیم؟
راه های مختلفی برای توسعه خودآگاهی وجود دارد. با این حال، به خاطر داشته باشید که این کار زمان و کار زیادی می برد.
1. نقاط قوت و ضعف خود را بدانید
شما می توانید خودآگاهی را با یادگیری جایی که قوی تر و ضعیف تر هستید شروع کنید. انجام یک تجزیه و تحلیل SWOT شخصی باعث میشود تا درک بهتری از این موضوع داشته باشیم.
هنگامی که شما درک می کنید که چگونه شخصیت خود را با شخصیت های دیگران مقایسه کنید، می توانید کشف کنید که چه چیزی به شما انگیزه می دهد و چگونه با جهان ارتباط برقرار کنید. هر دوی اینها جنبه های مهم خودآگاهی هستند.
2. در مورد تاثیری که دارید تامل کنید
هنگامی که شما خودآگاه هستید، درک می کنید که چگونه به طور غریزی فکر می کنید، با دیگران ارتباط برقرار می کنید، ارتباط برقرار می کنید و تصمیم می گیرید.
یک راه عالی برای درک این چیزها این است که یک دفترچه داشته باشید و در مورد اتفاقات روزانه خود بنویسید. میتوانید شب ها وقت بگذارید تا بی سر و صدا در مورد روز خود فکر کنید و فکر کنید که چقدر موثر با مردم کار کرده اید.
3. تمرکز بر دیگران
افرادی که خودآگاه هستند آگاه هستند که چگونه کلمات و اعمالشان بر دیگران تاثیر می گذارد.
برای آگاهی بیشتر از چگونگی تاثیر بر دیگران، یاد بگیرید که چگونه احساسات خود را مدیریت کنید. وقت بگذارید تا آنچه را که می گویید با دقت وزن کنید و در مورد چگونگی تاثیر آن بر فردی که با او صحبت می کنید فکر کنید.
هنگامی که کلمات یا اقدامات خود را مدیریت می کنید، به این معنی نیست که شما پر از حرف های نادرست هستید. در عوض، نشان می دهد که شما به اندازه کافی به دیگران اهمیت می دهید که چیزی را نگویید یا کاری انجام ندهید که ممکن است آن ها را به شیوه ای منفی تحت تاثیر قرار دهد.
4. درخواست بازخورد
دریافت بازخورد برای توسعه خودآگاهی مهم است. شما می توانید بازخورد های زیادی را از همکاران و اعضای تیم خود دریافت کنید، یا با سوالات مستقیم و یا با بازخورد 360 درجه. هنگامی که از افراد اطراف خود بازخورد می خواهید، این به شما فرصتی می دهد تا رفتار خود را از نقطه نظر آن ها ببینید. علاوه بر این، می تواند به شما در شناسایی نقاط ضعفی که نمی توانید ببینید یا ترجیح می دهید نادیده بگیرید، کمک کند.
5. گفتگو درمانی
در طول درمان مانند درمان شناختی رفتاری (CBT)، یک درمانگر با شما کار می کند تا الگوهای فکری یا رفتارهای منفی را مورد توجه قرار دهد. به عنوان مثال، با درک علت اصلی افکار منفی خود، شما در موقعیت بهتری تری برای تغییر آنها و استفاده از مکانیسم های مقابله سالم هستید.
6. توسعه هوش هیجانی در خود
خودآگاهی و هوش هیجانی (EQ) دست به دست هم کار هارا پیش میبرند. EQ به توانایی فرد در درک احساسات خود و دیگران اشاره دارد. کسی که EQ بالایی دارد قادر است به طور موثر به احساسات با همدلی و شفقت پاسخ دهد. البته، این کامل نیست و EQ بالا یک مهارت مانند هر مهارت دیگری است. با یادگیری بیان احساسات خود به شیوه ای سالم و تمرین گوش دادن فعال در روابط خود، شما به گسترش خودآگاهی خود نیز کمک می کنید.
جمع بندی نهایی:
با توسعه خودآگاهی، شما می دانید که چه چیزی به نفع یا ضرر شماست و یاد می گیرید که چگونه تاثیر خود بر دیگران را مدیریت کنید.
افرادی که سطح بالایی از خودآگاهی دارند به عنوان رهبر موثرتر هستند زیرا تامل سازنده تری با مردم دارند. الهام بخشِ اعتماد و اعتبار در اعضای تیم خود هستند. در نتیجه، این افراد اغلب مشاغل رضایت بخش تر و با درآمد بالاتری دارند.
برای توسعه خودآگاهی، در مورد نقاط قوت و ضعف خود یاد بگیرید. برای تجزیه و تحلیل تصمیماتی که می گیرید وقت بگذارید، بر مدیریت احساسات خود تمرکز کنید و در مورد دستاوردهای خود فروتن باشید.