استارتاپ چیست؟ (شرح کامل استارت آپ)

اصطلاح استارتاپ Start up (شرکت نوپا) به شرکتی اطلاق می شود که در مراحل اولیه فعالیت خود قرار دارد، رشد سریعی دارد و در جستجوی ایجاد محصول و مدل کسب و کار ایده آل است. استارتاپ‌ ها توسط یک یا چند کارآفرین پایه گذاری شده و می‌خواهند محصول یا خدمتی را توسعه دهند که باور […]

جدول محتوا

اصطلاح استارتاپ Start up (شرکت نوپا) به شرکتی اطلاق می شود که در مراحل اولیه فعالیت خود قرار دارد، رشد سریعی دارد و در جستجوی ایجاد محصول و مدل کسب و کار ایده آل است. استارتاپ‌ ها توسط یک یا چند کارآفرین پایه گذاری شده و می‌خواهند محصول یا خدمتی را توسعه دهند که باور دارند تقاضا برای آن وجود دارد. این شرکت ها عموما با هزینه های بالا و درآمد محدود شروع به کار کرده و در شرایط عدم قطعیت فعالیت می کنند.

فهمیدن استارتاپ ها

این شرکت‌های تازه تاسیس عمدتا مدل کسب وکار کاملاً توسعه‌یافته ندارند و از آن مهمتر، فاقد سرمایه کافی برای حرکت به مراحل بعدی کسب‌وکار هستند. تامین مالی بیشتر این شرکت ها در ابتدا توسط بنیانگذارانشان صورت می گیرد.

استیو بلنک، کارآفرین سریالی و استاد دانشکده‌های بازرگانی مانند استنفورد، برکلی و کالج امپریال، تعریف «استارت‌ آپ» را که بیش از همه توسط مدارس کسب‌وکار پذیرفته شده است، تعریف کرد:

استارتاپ «سازمانی موقت است که برای جستجوی یک مدل کسب‌وکار قابل تکرار و مقیاس‌پذیر طراحی شده است». در حالی که یک شرکت “سازمانی دائمی است که برای اجرای مدل کسب و کاری قابل تکرار و مقیاس پذیر طراحی شده است.

بنابراین تفاوت این است که استارت آپ ها به دنبال یک مدل کسب و کار جدید و جذاب هستند، در حالی که شرکت ها قبلاً چنین مدل کسب و کاری را داشته و بر اجرای موفقیت آمیز آن متمرکز شده اند. این تفاوت بر ماهیت و نیازهای هر دو نوع سازمان تاثیر می گذارد.

هدف استارت‌ آپ‌ ها سرعت و رشد است

یک عامل مهم دیگر که استارتاپ ها را از سایر شرکت ها متمایز میکند سرعت و رشد است. هدف استارت‌آپ‌ها تبدیل سریع  یک ایده به واقعیت است. آنها اغلب این کار را از طریق فرایندی به نام تکرار انجام می دهند که در آن به طور مداوم محصولات و مدل تجاری خود را از طریق روند بازخورد سریع و داده هایی که به دست می آورند  بهبود می بخشند.

اغلب، یک استارت‌ آپ با اسکلت اولیه یک محصول به نام، حداقل محصول قابل قبول(MVP) شروع می‌کند که آن را آزمایش و بازبینی می‌کند تا زمانی که آماده عرضه به بازار شود.

پل گراهام، سرمایه گذار و یکی از بنیانگذاران Y Combinator  توصیفی ساده اما قدرتمند از استارتاپ دارد:

“ استارت آپ ها شرکت هایی هستند که برای رشد سریع طراحی شده اند.”

بله درست است! شرکت هایی مثل دیجی کالا و اسنپ در ابتدا استارتاپ های با رشد سریع بودند که با آزمون و خطا به مدل ایده آل خود رسیدند اما امروزه، این شرکت ها نام های بزرگ اکوسیستم کارآفرینی هستند که در حال اجرای مدل ایده آل خود هستند.

استارت آپ چیست؟

مزایا و معایب استارت آپ ها

برای موفقیت هرچه بیشتر در هر زمینه‌ای، بهتر از قبل از ورود به آن با مزایا و معایبش به طور کامل آشنا شوید. استارتاپ نیز از این قائده مستثنی نیست. در ادامه با بررسی کامل مزایا و معایب دید بهتری از آن بدست می‌آورید.

مزایا:

  •       مسئولیت ها و فرصت یادگیری بیشتر : استارت‌ آپ‌ ها نسبت به شرکت‌ های بزرگ، کارمندان کمتری دارد درنتیجه، کارمندان تمایل دارند در نقش‌های متفاوتی کار کنند، که منجر به مسئولیت‌پذیری بیشتر و همچنین فرصتی برای یادگیری بیشتر می‌شود.
  •        فضای آرام: استارت‌ آپ‌ ها اتمسفر آرام‌تری دارند و محیط کار را به یک تجربه مشترک، با ساعات کاری انعطاف‌پذیر و تعامل دوستانه کارکنان تبدیل می‌کنند.
  •      امکان خلاق بودن: در استارتاپ ها از نوآوری و خلاقیت استقبال می‌شود و مدیران به کارمندان با استعداد این آزادی را می دهند تا ایده‌های خود را با نظارت کم اجرا کنند.

معایب:

  •       ریسک بالا : این مورد بیشتر از همه در مورد موفقیت و طول عمر یک استارتاپ صدق می کند. کسب‌وکارهای جدید باید قبل از شروع سودآوری، خود را ثابت کرده و سرمایه خود را افزایش دهند.
  •        جلب رضایت سرمایه گذاران: رضایت و خرسندی سرمایه گذاران از پیشرفت استارت آپ بسیار مهم است. همیشه خطر شکست استارتاپ یا نداشتن سرمایه کافی برای ادامه عملیات قبل از کسب سود، وجود دارد.
  •       ساعات کاری زیاد: این موضوع مشخصه استارت‌ آپ‌ ها است، زیرا همه برای رسیدن به یک هدف کار می‌کنند، موفق شدن استارت‌آپ.
  •       رقابت بالا: این می تواند منجر به لحظاتی پر استرس برای اعضای تیم شود. همچنین رقابت در محیط کار نیز همیشه بالا است.

بودجه استارت آپ ها چگونه تامین می شود؟

به طور خلاصه استارت‌ آپ‌ ها معمولاً از طریق چندین دور تأمین مالی، پول جمع‌آوری می‌کنند:

یک دور مقدماتی وجود دارد که به عنوان بوت استرپینگ(bootstrapping) شناخته می شود، زمانی که بنیانگذاران، دوستان و خانواده آنها در کسب و کار سرمایه گذاری می کنند.(پیش بذری)

پس از آن، سرمایه اولیه از سوی به اصطلاح “سرمایه گذاران فرشته”، افرادی با ارزش خالص بالا که در شرکت های مرحله اولیه سرمایه گذاری می کنند، می آید.(بذری)

در مرحله بعد، دورهای سرمایه گذاری سری D و C و B و A وجود دارد که معمولا توسط شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر تامین می شوند.

در نهایت ممکن است استارتاپ تصمیم بگیرد که به یک شرکت عمومی تبدیل شود.  در کشور ما ” تپسی” اولین استارتاپی است که به مرحله عرضه اولیه در بورس(IPO) رسیده.

در حالی که همه سرمایه گذاران به دنبال بازدهی بسیار بالا هستند، مانند سود پیتر تیل از سرمایه گذاری در یک استارتاپ کوچک به نام فیس بوک، طبق گزارشی که توسط محققان دانشگاه کالیفرنیا برکلی و استنفورد تهیه شده، عمده ( حدود 90 درصد ) استارت آپ ها شکست می خورند. این بدان معنی است که سرمایه گذاران در مراحل اولیه احتمال بسیار زیادی برای مشاهده 0٪ بازده سرمایه گذاری خود دارند.

سرمایه گذاری بر استارت آپ ها

انواع استارتاپ از نگاه استیو بلنک:

1. استارت‌ آپ‌ های مبتنی بر زندگی: افراد خود اشتغال(فریلنسر)

این کارآفرینان در حالی به سبک دلخواه خود زندگی میکنند، که برای هیچ کس جز خودشان کار نمی کنند. در سیلیکون ولی، این افراد، کد نویسان یا طراحان وب هستند که به دلیل اشتیاق، عاشق شغل خود هستند.

2. استارت آپ های کسب و کار کوچک: تامین مالی خانواده

مشاغل کوچک عبارتند از خواربارفروشی، آرایشگاه، نانوا، آژانس مسافرتی، نجار، برقکار و غیره. آنها کسانی هستند که کسب و کار خود را برای تامین مالی خانواده اداره می کنند. کارآفرینی کسب و کارهای کوچک برای مقیاس پذیری طراحی نشده است.

3. استارت آپ های مقیاس پذیر: متولد شدند تا تغییر ایجاد کنند

گوگل، اوبر، فیس بوک، توییتر نمونه ای از استارت آپ های مقیاس پذیر هستند. این بنیانگذاران از ابتدا معتقد بودند که قرار است در دنیا تغییر ایجاد کنند.

چنین استارتاپ هایی بهترین و باهوش ترین افراد را استخدام می کنند. آنها همیشه به دنبال یک مدل کسب و کار مقیاس پذیر و قابل تکرار هستند. هنگامی که آن را پیدا می کنند، شروع به جستجوی سرمایه های خطرپذیر بیشتری برای رونق کسب و کار خود می کنند.

4. استارت آپ های قابل خرید: متولد شده برای فروخته شدن

در طول پنج سال گذشته، استارت آپ هایی که راه حل های وب و اپلیکیشن موبایل را ارائه می دهند، به شرکت های بزرگتر فروخته می شوند. روز به روز بر محبوبیت این گرایش افزوده می شود. هدف نهایی آنها ساختن یک شرکت میلیارد دلاری نیست، بلکه خریده شدن توسط یک شرکت بزرگتر است.

5. استارت آپ های شرکت های بزرگ: نوآور باشید یا بمیرید

شرکت های بزرگ مدت عمر محدودی دارند. تغییرات در ترجیحات مشتری، فناوری‌های جدید، مسائل مربوط به قوانین و رقبای جدید فشار ایجاد می‌کند و شرکت‌های بزرگ را مجبور می‌کند تا محصولات نوآورانه جدیدی را برای مشتریان جدید در بازارهای جدید ایجاد کنند.

6. استارتاپ های اجتماعی: ماموریت

آنها پرشور هستند و برای تاثیرگذاری انگیزه دارند. ماموریت اصلی آنها این است که جهان را به جایی بهتر تبدیل کنند، نه به خاطر ثروت، بلکه برای یک ایده.

کلام آخر:

 راه‌اندازی یک استارت آپ می‌تواند یک سرمایه‌گذاری دشوار اما سودآور باشد. در این راه پرپیچ و خم، علاوه بر ایده، شما نیازمند دانش و مهارت بالایی هستید و اطلاعاتی که در این مقاله آورده شده بخش خیلی کوچکی از این دانش است.

ورود به دنیای استارتاپ ها میتواند بسیار سخت و طولانی باشد اما اگر واقعی کردن ایده هایتان و حل مشکلات برایتان ارزشمند است این ریسک را بپذیرید.

کار شما قسمت عظیمی از زندگی شما را پر خواهد کرد و تنها راه برای تجربه رضایت واقعی این است که کاری را انجام دهید که فکر می کنید کار فوق العاده ای است. و تنها راه انجام دادن کار بزرگ این است که کاری را که انجام می دهید دوست داشته باشیداستیو جابز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *